{{item.fa_name}}
جستوجوی دقیق برای معنی
تابکاری کنترل شد
در واژهنامه ترجمیک
زمان جستجو: ۰.۰۰۱ هزارم ثانیه
درباره واژهنامه ترجمیک
۰
۰
[Sharif Thesis]
[... عمومی ...]
Controlled Annealing
معنی تابکاری کنترل شده, معنی تابکاری کنترل شده, معنی تاflاcd ljتcg abi, معنی اصطلاح تابکاری کنترل شده, معادل تابکاری کنترل شده, تابکاری کنترل شده چی میشه؟, تابکاری کنترل شده یعنی چی؟, تابکاری کنترل شده synonym, تابکاری کنترل شده definition,
معنی پيکره ها
,
ترجمه پيکره ها
به فارسی,
معنی مقابله، بکمک طنین
,
ترجمه مقابله، بکمک طنین
به انگلیسی,
معنی (در روم قدیم) رئیس، فرمانده، افسر ارشد
,
ترجمه (در روم قدیم) رئیس، فرمانده، افسر ارشد
به انگلیسی,
معنی مستقیم، قائم، سر راست، خوش هیکل، شرافتمند
,
ترجمه مقاله فارسی به انگلیسی
،
ترجمه مقالات انگلیسی